Stuttering Exhibition
Sis Art Space, Bojnourd, Dec. 2023
Author: Majid Heidari
Masoud Zamani's artistic endeavors encompass design, painting, digital images, posters, and videos. His works delve into visual elements such as fish, crows, hands, and human heads, presenting a graphic expression. Typically, we encounter a single element undergoing alterations, capturing attention. For instance, letters may intertwine, pass through objects, connect with threads, or intertwine with flowers and trees. Various animals appear in his images, including a melting rooster, symbolic crows, and a particular emphasis on fish scales. Camels, snakes, butterflies, white beetles, and dogs are also present in his works.
In many of his works, Masoud Zamani has focused extensively on the hands and heads of humans. The hands take on various postures, coming out of a pillow, gesturing, indicating a symbol, playing basketball, holding a birdcage, playing strings, cradling a baby, expressing pain, or simply suspended in a portrait. On the other hand, the head or face also occupies a significant portion of Masoud's attention. Faces undergo meaningful changes concerning different individuals and subjects. The erasure of a baby's face, the earthy transformation and coloring of the face of the string player Veli Rahimi, the simplicity of Maestro Shajarian's face in two colors, the melting and flowing of a face, the role of the wall in finding a face in theater posters, the emergence of a face in Kasra Abedini's texture, the melting and deforming of a face in a timeless and placeless state, the distortion of a face into a crow's head, placing a face in a cage, the dissolution or decay of a face in design, the merging of a face with an eggshell, and the separation of the head from the body are all depicted in his art.
The artist, considering his artistic background and profession, has chosen his own specific visual elements and has also achieved his artistic expression. His artistic expression is largely attentive to the texture of visual elements. Therefore, it seems that through analyzing the texture in his works, a more comprehensive narrative of his artistic creativity can be obtained. In one drawing, we see a man dressed in black walking with a cane, and his head has transformed into a crow. The crow's head is not simply resting on the hunched old man's body; rather, the lines are worked in a way that indicates intertwining. In other words, the texture of the crow's body and the clothing of the old man in black has undergone transformation and change in a manner that these two visual elements have embraced each other's formal qualities and even their nature. This interweaving of textures is observable in many of the artist's works. In many of Masoud's works, we witness more than a simple coexistence of visual elements; rather, we see the interweaving and merging of the textures of these elements. The artist has taken special care and attention to ensure that the elements come together as one, although in some instances, tension is evident in moments of the textures merging. This tension in texture is well observed in drawings featuring individuals whose heads are in the process of melting. Additionally, in heads that are detached from the body, where the facial texture is boiling from within and undergoing shape changes or melting, or in the tension and melting in the texture of hands, the body of a rooster, and plastic, or the intertwining of the texture of the head, the body of a fish, and a goat's branch.
In other words, for Masoud, texture is the foundation of achieving a personal artistic expression. He is concerned with how elements come together existentially and how these existential states establish metaphorical relationships with each other. Perhaps the sentence written on the wall of the Stuttering Exhibition alludes to this concern: "Like water hitting a rock."
His attention to tension in texture and moments that display this tension reflects the existentialist approach of the artist to graphics and visual representation. This means that he seeks the unity of visual elements and derives significance from the study of moments of separation (or, in his own words, "moments of disconnection" as mentioned in the exhibition video). Such an approach distinguishes the artist from other graphic designers or illustrators who focus on formal play at the surface level, framing, typography, and playing with the form of words.
I can extend this particular artistic statement to his personality as well. In the sense that the artist lives in a small city like Bojnourd, but over the years, he has been a notable organizer of significant artistic events, acting as a bridge between different generations of artists. He has not accepted geographical marginalization and has played the role of an artist-activist to unleash the artistic potentials of his native region. He is a contemporary artist as his artistic activities are a response to the conditions in which he thrives. The Stuttering Exhibition serves as a mirror reflecting what is happening in the society: stuttering, interruption, or, in my description, fracture.
In a video presented at the Sis Art Space, we hear from the artist himself that the idea for the exhibition series was inspired by the interrupted moments on Instagram Live during the COVID-19 era. In the video editing, we are also constantly witnessing stuttering or, in other words, the moment of interruption. In my opinion, paying attention to the "moment of interruption" or fracture rather than focusing on moments when Instagram videos flow smoothly emphasizes a metaphorical emphasis on a fracture that has occurred in society. Today's society is full of various fractures, especially the ones created between the past and the present. These fractures deepen every day, and we all know that unpredictable events can occur at any moment, making us witnesses to moments like the portraites in the Stuttering Exhibition.
به بهانه نمایشگاه لکنت
فضای هنری سیس، بجنورد، آذر ۱۴۰۲
نویسنده: مجید حیدری
کارهای هنری مسعود زمانی شامل طراحی، نقاشی، تصاویر دیجیتال، پوستر و ویدیو است. این آثار به عناصر تصویری همچون ماهی، کلاغ، دست و سر انسان پرداختهاند و بیان گرافیکی دارند; معمولا با یک عنصر تک مواجهایم که دچار تغییراتی شده و اشاره به مفهومی دارد. به عنوان مثال، حروف در هم فرو میروند یا از اجسامی عبور میکنند، یا با تارهایی بهم وصل میشوند، یا با گل و درخت پیوند میخورند. حیوانات مختلفی در تصاویر او دیده میشود همچون خروسی که در حال ذوب شدن است، کلاغهایی نمادین و همچنین توجه ویژه به جنس فلسی یا پولکی ماهی. شتر، مار، پروانه، کبوتر و سگ هم در کارهایش حضور دارند.
هنرمند در آثار زیادی به دست و سر انسان پرداخته است. دستها حالتهای مختلف به خود گرفتهاند مثلا از بالش بیرون زدهاند، جلوی دهان را گرفتهاند، اشاره میکنند، نمادی را نشان میدهند، بسکتبال بازی میکنند، قفس پرندهای را در خود گرفتهاند، تار مینوازند، نوزادی را در خود دارند، درد را نشان میدهند و یا به سادگی از یک پرتره آویزان شدهاند. از طرف دیگر سر یا چهره نیز بخش عمدهای از توجه مسعود را به خود اختصاص داده. چهرهها در مورد افراد مختلف و نسبت به موضوع دچار تغییرات معنی داری شدهاند. پاک شدن چهره نوزاد، خاکی شدن و رنگی شدن چهره تار نواز ولی رحیمی عاشق، ساده شدن چهره استاد شجریان در دو رنگ، ذوب شدگی و فرو ریختن چهره، نقش دیوار یافتن چهره در پوستر تئاتر، بافت پیدا کردن چهره کسری عابدینی، ذوب شدگی و نافرم شدن چهره در حالت بیزمان و بیمکان، مسخ شدن چهره به سر کلاغ، قرار گرفتن چهره در قفس، فرو پاشی یا انحطاط چهره در طراحی، ترکیب شدن چهره با تخم مرغ و جدا شدن سر از بدن.
هنرمند با توجه به سابقه هنری و حرفهای که دارد، عناصر تصویری خاص خود را انتخاب کرده و همچنین به بیان هنری ویژه خویش دست یافته است. بیان هنری او تا حد زیادی متوجه بافت عناصر تصویری است. از این رو به نظر میرسد از طریق تحلیل بافت در کارهای او بتوان روایتی جامعتر از خلاقیت هنریش بدست داد. در یک طراحی مردی سیاه پوش را در حال راه رفتن با عصا میبینیم که سرش به سر یک کلاغ تبدیل شده. سر کلاغ به سادگی روی تن یک پیر مردِ خمیده ننشسته بلکه خطوط به شکلی کار شدهاند که نشانگرِ درهمتنیدگی باشند. به عبارت دیگر بافتِ بدن کلاغ و لباسِ پیر مردِ سیاه پوش دچار دگرگونی و تغییر هیآت شدهاند به شکلی که این دو عنصر تصویری خصلتهای فرمی و حتی ماهیتی یکدیگر را پذیرفتهاند. این در هم شدگیِ بافتها در بسیاری از کارهای هنرمند قابل مشاهده است. یعنی در بسیاری از کارهای مسعود چیزی بیش از یک همنشینیِ سادهِ عناصر تصویری را شاهدایم، بلکه در هم تنیدگی و یکی شدن بافت عناصر تصویری را میبینیم. هنرمند مراقبت و توجه ویژه داشته تا عناصر با هم یکی شوند، البته در مواردی نشان میدهد که تنشی در لحظات یکی شدن بافتها اتفاق میافتد. این تنش در بافت، در طراحی از آدمهایی که سرشان در حال واپاشی است به خوبی مشاهده میشود; همچنین در سرهایی که از تن جدایند و بافت صورتشان از درون جوشیده و تغییر شکل داده یا در حال ذوب شدن است، یا کشسانی و ذوب شدگی در بافت دستها، بدن خروس و پلاستیک، یا در هم آمیختگی بافت سر با بدن ماهی و شاخ بز.
به عبارت دیگر، بافت در آثار مسعود، اساسِ بدست آوردن یک بیانِ هنریِ شخصی است. او این دغدغه را دارد که چطور عناصر از لحاظ وجودی با هم یکی میشوند و چطور این حالات وجودی نسبتهای استعاری با یکدیگر مییابند. شاید جملهای که بر روی دیوار نمایشگاه لکنتنوشته شده است اشاره به همین دغدغه وی باشد: «همچون آبی که به سنگ میخورد.»
توجه به تنش در بافت و لحظاتی که این تنش را نشان میدهد گویای رویکرد وجودگرایانه هنرمند به گرافیک و تصویر سازی است. به این معنی که او بدنبال یکی شدن عناصر تصویری است و این مهم را از مطالعه لحظه جدایش (یا به قول خودش در ویدیو نمایشگاه لحظه قطعی) مییابد. چنین رویکردی هنرمند را از دیگر طراحان گرافیک یا تصویرسازان متمایز میکند که بازیهای فرمی در سطح، کادر بندی، حروف نگاری و بازی با فرم کلمات را مد نظر قرار میدهند.
میتوانم این بیان هنری ویژه را به شخصیت او نیز تعمیم دهم. به این معنی که هنرمند در شهر کوچکی همچون بجنورد زندگی میکند اما طی سالهای متمادی برگزار کننده رویدادهای هنری قابل توجهی بوده و حلقه وصلی بین نسلهای مختلف هنرمندان. او در حاشیه بودن جغرافیایی را نپذیرفته است و نقش یک هنرمند-کنشگر را بازی کرده تا ظرفیتهای هنری زادبوم خود را آزاد کند. او هنرمندی معاصر است زیرا فعالیتهای هنریش در واکنش به شرایطی است که در آن میزید. نمایشگاه لکنت آینهای است در مقابل آنچه در حال رویداد است: لکنت، قطعی و یا به توصیف من گسست.
در ویدیویی که در فضای هنری سیس به نمایش در آمد، از زبان مسعود میشنویم که ایده مجموعه آثار نمایشگاه از لحظههای قطعی اینترنت در لایو اینستاگرامی در دوران کرونا اخذ شده. در تدوین ویدیو نیز دائم شاهد لکنت یا همان لحظه قطعی هستیم. به نظر من توجه به «لحظه قطعی» یا گسست به جای توجه به لحظاتی که ویدیوهای اینستاگرامی بدون مشکل در جریان هستند، تاکیدی استعاری به گسستی است که در جامعه بوجود آمده. جامعه امروز پر از گسستهای مختلف است، بخصوص گسستی که بین گذشته و حال ایجاد شده. این گسستها هر روز عمیقتر میشوند و همه میدانیم هر لحظه ممکن است اتفاقات غیر قابل پیشبینی رقم بخورد و شاهد لحظاتی همچون چهرههای نمایشگاه لکنت باشیم.
صفحه اینستاگرام هنرمند اینجا کلیک کنید
جنون:
واژگون است کار اهل جنون / خار بر سر زنیم و گل بر پا
در جنون همچو گردباد آخر / زدم از آه خیمه بر صحرا
چند سوال شاعرانه؟
چه غم دارد دل از اندیشه ما؟
چه شد گر بیستون الماس باشد؟
چه شد گر صورت از معنی ندانیم؟
چه شد نازکدلی اما غیوری؟
و
به صورت مور (و) در معنی چو شیریم
ظاهرا پیش از این هم آزادی بیان کمیاب بوده:
از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما / خون شد به رنگ غنچه زبان در دهان ما
قفس را میتوان رنگ و بوی آشیان داد. پس در قفس نیز پرواز توان کرد: پروزا ما به بال و پر بی تعلقی است
نمیتوان از ترکیب «خزان لخت» در بیت زیر گذشت:
پندارم آب برده هوای بهار را / برگِ خزانِ لختِ دل است آشیان ما
دانش شاعرانه:
آفرینش را پر پروانه میدانیم ما
آسمان را سایه ویرانه میدانیم ما
هر غباری را پر پروانه میدانیم ما
از تپیدنهای دل افسانه میدانیم ما
و
کس نمیفهمد زبان گفتوگوی ما اسیر
هرچه میدانیم ما، بیگانه میدانیم ما
همه از برنامههایت برای خود کشی
نبودن و نیستی کردن
خبر داشتهاند.
تو تحت درمان بودهای.
همه چیز دروغ بوده
یک سناریو از پیش نوشته.
پنهان کاری و فریب
بیفایده است،
لو رفتهای.
تغییر ناممکن است
و بی دلیل.
لحظهای پیش روی توست
برای تصمیم
«و پس از این همه سکوت است»
امتیاز قدر بیقدری فزون است از قیاس
ذره را از آسمانها بیشتر دیدیم ما
….
ناامیدی سر به سر امید شد آخر اسیر
مشخصات وب
دست دراز میکنی و لمس میشوی،
میچرخی و همه چیز نیست شده است.
موضوعات وب
- پیادهروی و فلسفه
- اسیر شهرستانی
- سعدی و تفکر انتقادی
- شعر
- همباشی من و حقیقت
- فلسفه رواقی
- پورتفولیو هنرمند
- وسطبازم و طنازم
- مینیاکوسیستم هنر
- کلنگ
- پرورش رادیکال
- فلسفههای رهایی بخش
- پارزیا
- مستند سازی و تحقیق هنری
- صنعتِ مستی
- نافرمانی
- جبروتِ جسم
- داستان کوتاه
- نقد آثار هنری
- دوره آموزشی
- هادی پاکزاد
- افسردگی
- پادکست پراکسیس
- منابع درسی دانشگاه
- رزومه
آرشیو وب
- مهر ۱۴۰۴
- شهریور ۱۴۰۴
- مرداد ۱۴۰۴
- تیر ۱۴۰۴
- خرداد ۱۴۰۴
- اردیبهشت ۱۴۰۴
- فروردین ۱۴۰۴
- اسفند ۱۴۰۳
- بهمن ۱۴۰۳
- دی ۱۴۰۳
- آذر ۱۴۰۳
- آبان ۱۴۰۳
- مهر ۱۴۰۳
- شهریور ۱۴۰۳
- مرداد ۱۴۰۳
- تیر ۱۴۰۳
- خرداد ۱۴۰۳
- اردیبهشت ۱۴۰۳
- فروردین ۱۴۰۳
- اسفند ۱۴۰۲
- بهمن ۱۴۰۲
- دی ۱۴۰۲
- آذر ۱۴۰۲
- آبان ۱۴۰۲
- مهر ۱۴۰۲
- شهریور ۱۴۰۲
- مرداد ۱۴۰۲
- تیر ۱۴۰۲
- خرداد ۱۴۰۲
- اردیبهشت ۱۴۰۲
- فروردین ۱۴۰۲
- اسفند ۱۴۰۱
- بهمن ۱۴۰۱
- دی ۱۴۰۱
- شهریور ۱۴۰۱
- مرداد ۱۴۰۱
- آرشيو