دارد هوای ابر جنون گوشه قفس / آمد بهار اسیر و گل بال و پر شکفت
اسیر شهرستانی با ابر ترکیبهای بینظیری میسازد از جمله «ابر پراکنده حال» و «ابر جنون»
این غزل معانی بدیعی داشت از جمله اینکه زندانی به زندان دولت مییابد:
از ریاضتهای زندان دولت بیدار یافت
آدم قانع سایه خاری برایش سرزمینی دلکش است:
گرد عالم گشت مجنون جای آسایش ندید / سایه خاری در این صحرای ناهموار یافت
یا
در ره آوارگی دیوانه نقصانی نکرد / سرزمین دلکشی از سایه هر خار یافت
ترکیب ابر تندرو و زندان صدف هم تشبیهات زیبایی است:
کرد از پرواز ابر تندرو خود را سبک / بحر از تمکین لنگر عزت سرشار یافت
زندان صدف
و در نهایت انسان است که به این جهان معنا میبخشد:
روزگار از همت عاشق نظر بسیار یافت
دل ما دعوی اعجاز می کرد / اگر دیوانگی پیغمبری داشت
نشد صید پریشان اختلاطی / جنون در کشور ما لنگری داشت
غزل شماره ۳۶۲
شوق تو به من چه کارها داشت
مشخصات وب
دست دراز میکنی و لمس میشوی،
میچرخی و همه چیز نیست شده است.
موضوعات وب
- پیادهروی و فلسفه
- اسیر شهرستانی
- سعدی و تفکر انتقادی
- شعر
- همباشی من و حقیقت
- فلسفه رواقی
- پورتفولیو هنرمند
- وسطبازم و طنازم
- مینیاکوسیستم هنر
- کلنگ
- پرورش رادیکال
- فلسفههای رهایی بخش
- پارزیا
- مستند سازی و تحقیق هنری
- صنعتِ مستی
- نافرمانی
- جبروتِ جسم
- داستان کوتاه
- نقد آثار هنری
- دوره آموزشی
- هادی پاکزاد
- افسردگی
- پادکست پراکسیس
- منابع درسی دانشگاه
- رزومه
آرشیو وب
- مهر ۱۴۰۴
- شهریور ۱۴۰۴
- مرداد ۱۴۰۴
- تیر ۱۴۰۴
- خرداد ۱۴۰۴
- اردیبهشت ۱۴۰۴
- فروردین ۱۴۰۴
- اسفند ۱۴۰۳
- بهمن ۱۴۰۳
- دی ۱۴۰۳
- آذر ۱۴۰۳
- آبان ۱۴۰۳
- مهر ۱۴۰۳
- شهریور ۱۴۰۳
- مرداد ۱۴۰۳
- تیر ۱۴۰۳
- خرداد ۱۴۰۳
- اردیبهشت ۱۴۰۳
- فروردین ۱۴۰۳
- اسفند ۱۴۰۲
- بهمن ۱۴۰۲
- دی ۱۴۰۲
- آذر ۱۴۰۲
- آبان ۱۴۰۲
- مهر ۱۴۰۲
- شهریور ۱۴۰۲
- مرداد ۱۴۰۲
- تیر ۱۴۰۲
- خرداد ۱۴۰۲
- اردیبهشت ۱۴۰۲
- فروردین ۱۴۰۲
- اسفند ۱۴۰۱
- بهمن ۱۴۰۱
- دی ۱۴۰۱
- شهریور ۱۴۰۱
- مرداد ۱۴۰۱
- آرشيو