توسط مجید حیدری
                            
                                
                            
                            | دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲ | 15
                        
                        صدا رمز است
رمزی که کلمات را زنده میکند
مو رنگ است
از زرد تا بنفش
بدن پارچه است
از دست تا دست
پا تا پا
چشم تا چشم
چشم حرف است
از نگاه تا نگاه
لحظه تا لحظه
صداقت نگاه است
و نگاه رمز است
تو شاهرگ زندگی هستی
سریع راه میروی
و عجله داری
من در بدن آدمی فربه زیستم
در رگهای گرفتهاش گردش کردم
و مرگ را هر لحظه دیدم
تمام مکانها بر سرت آوار است
و تمام سوالها بر سر من
هر وصلهای بر تنمان ناجور است
هر راهی خطاست
هر انتخابی نادرست است
و هر نتیجهای بر سرمان آوار است
اصلا به قول خودت
تو ظهور ایستادگی
و من مظهر فرار
آخر داستان باز خواهد ماند
و زمان پایان را خواهد نوشت