«برای او حالا، یک زن واقعاً دنیای دیگری بود: با انحناها، درهها، رودخانهها، فراز و فرودهای بسیار و جوشش چشمههای راز آمیز زندگی. کدام جهانگرد میتواند ادعا کند که هر گوشهی آن زن را دیده و از هر رودخانهای نوشیده است؟ بگذار بقیه در دنیای خود باشند: تخت، خاکستری، بدون انحنا، تکراری و بدون هیچ شگفتی. زن یک دنیاست» (نگوگی وا تیونگو)
الهام شفایی به طور پیوسته در آثار خود به موضوعاتی چون ملال، از دست دادن، انزوای اجتماعی، تنهایی و خلاء عاطفی پرداخته است. اما در نمایشگاه اخیر با عنوان «بدون مقدمه» استعاره تصویری بدیعی در فتومونتاژهایش به نمایش گذاشته; رابطه بین بدن زن و منظرههای طبیعی. برای توضیح این استعاره جذاب، بهتر دیدم از نظرات نویسنده شهیر انگلیسی پورتئو استفاده کنم که در مقالهای[1] در سال ۱۹۸۶ به این موضوع پرداخته.
پورتئو معتقد است که این استعارهِ پویا به عنوان یک سیستم تعاملی عمل میکند و منظره را به عنوان یک بدن و یا برعکس در نظر میگیرد. در فرهنگهایی که تاریخاش به مردان تعلق دارد، بدن زنانه اغلب در این بازیِ تصویری در مرکز توجه است. تمرکز بر بدن زنان در ادبیات نیز دیده میشود و باعث شده اصطلاحی بین منتقدین مطرح شود به نام «پورنوتوپیا» که منظور فضای داستانی-تخیلی است مملو از فانتزیهای جنسی، پورنوگرافی و صحنههای اروتیک. این دیدگاه هماکنون شایع نیست اما در ادبیات خلاقه قرن بیستم جایگاه ثابتی داشته.
به گفته پورتئو، یک زن برای مردان دنیای کاملی را نمایندگی میکند؛ با چشماندازها، انحناها، درهها، رودخانهها و جریان زارآلود زندگی. برخلاف کسانی که افتخار میکنند جهانگردی کردهاند، ادیب انگلیسی متعقد است هیچکس نمیتواند ادعا کند به طور جامع با هر جزئی از جوهر وجود زن آشناست. در حالی که ممکن است عدهای خود را به دنیاهای معمولی محدود کنند، پورتئو زن را نمایانگر دنیایی با پیچیدگی و فراز و نشیبهای غیرمنتظره، پر از رودهای زیبا و اتفاقات شگفتآور و غیرقابل پیشبینی میداند.
به نظر این نویسنده، معمولا مردان در تاریخ، جهانگرد و ماجراجو معرفی شدهاند و همچنین به طبیعت و جغرافیاهای کشف شده نامهای مختلف بخشیدهاند که این نامها معمولا یا خنثی هستند و یا الهام گرفته از بدن زنان میباشند. به این ترتیب مردان نقش کلیدی در ایجاد و خلق استعارههایی داشتهاند که تبیین کننده رابطه بین بدن زن و زمین (مناظر طبیعی) است. در واقع نامگذاریِ بخشهای طبیعت توسط مردان و خلق استعارههای مختلف در این زمینه رابطه رازآلودی بین بدن زن و زمین ایجاد کرده است. به عنوان مثال، تصور عمومی این است که زنان کمتر اهل ماجراجویی و سفر هستند و به زمین، خانه و زاد بوم خود نزدیکتر هستند و حتی به صورت نمادین مادر زمین قلم داد میشوند. به نظر پورتئو تسلط بر زمین و بدن زنان نقش مهمی در سستی و کم تحرکی عصرِ تمدنِ صنعتی داشته است.
از این رو مناسب دیدم که فتومونتاژهای الهام شفایی را در چهارچوب نظری ادیب انگلیسی پورتئو قرار دهم. با این دیدگاه میتوان کارهای هنری الهام در نمایشگاه آئورا را دعوتی پنداشت به تأمل در رابطه بین مناظر طبیعی و بدن زنان. استعارهای که قرنها در فرهنگهای مختلف حضور داشته و ذهنیتهای گوناگونی ایجاد کرده است. باز اندیشی به این رابطه میتواند ما را متوجه تعصباتِ فرهنگ مردسالار و کلیشههای مرسوم آن کند.
برای مشاهده آثار در کانال تلگرام پراکسیس اینجا کلیک کنید.
[1] Porteo, J. Douglas. "Bodyscape: The Body-Landscape Metaphor." The Canadian Geographer / Le Ceographe canadien 30, no. 1 (1986): 2-12. University of Victoria, United States.