ساختار حاکمیتی معیوب، ما را طوری بار آورده که آنچه معیوب است را طبیعی میپنداریم.
خانم ارغوان خسروی در سال ۲۰۱۸ از دانشگاهی در آمریکا فارغالتحصیل شده است و در پایاننامه کارشناسی ارشدش هیچ ارجاع علمی نیست؟! پایاننامهاش بیان مسئله، سوالات تحقیق، فرضیه، پیشینه تحقیق ندارد؟! پایاننامهاش پر نیست از نقل قولهای مستقیم و غیر مستقیم؟! حتی نتیجهگیری هم ندارد؟! تا جایی که من میدانم این پایاننامه در هیچ دانشگاهی در ایران مورد تائید قرار نمیگیرد و حتما ایشان با اینکه هنرمند شناخته شدهای است نمیتواند از دانشگاههای ایران فارغالتحصیل شود. بله ایشان شیوهنامه دانشگاه را رعایت نکرده است!
پایاننامه ارغوان خسروی شامل چیست؟ یک فایل که حدود ۲ هزار کلمه میشود و ارغوان داستانهایی را ذکر کرده که تجربهاش در ایران چه بوده است. چطور وقتی دختر کوچکی بود مجبور بود لباس فرم مدرسه بپوشد، در کلاس درس دینی از حرفهای معلم عذاب وجدان گرفته است، چطور روزی او را در ون گشت ارشاد انداختند و از این تجارب که خودتان بهتر میدانید. پس از این نوشتهها هم آثاری را که تحتتأثیر این تجارب خلق کرده است به نمایش گذاشته و شما میتوانید در این فایل همه را ببینید. (اینجا کلیک کنید)
این پایاننامه طبق شیوهنامه هیچ دانشگاه هنری در ایران نیست. میدانید چرا؟ چون وزارت علوم خودش علم ندارد. پنجاه سال پیش در کنفرانسی در بلونیا دانشگاههای اروپایی در نتیجه تحقیقات مفصل به توافقی رسیدند که در رشتههای هنری روش تحقیق با علوم نظری متفاوت است. نتیجه این تحقیقات را میتوانید در «دانشنامه راتلج; تحقیق در هنرها» بخوانید (اینجا کلیک کنید). راستش من پیشنهاد ترجمه این کتاب را به فرهنگستان هنر دادم اما قبول نشد. در وزارتخانه علوم هم که ظاهرا کسی اهل علم نیست و در نتیجه سالانه تعداد زیادی هنرمند از مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل میشوند و ما حتی هنوز نتوانستهایم نام رشتههای هنری را درست تنظیم کنیم: پژوهش هنر؟ مطالعات عالی هنر؟ دکترای تطبیقی هنر؟
خب راستش از این سیستم معیوب که دیگر انتظاری نیست حتما یک حاجآقایی آن بالاها در وزارتخانه تصمیم میگیرد. نکته بعدی در این است که من هر چقدر در کلاسهایم بر اهمیت گزارش نویسی تاکید میکنم دانشجوها مثل یک خارجی نگاهم میکند گویی با لباس بومی آفریقایی جلویشان ایستادهام. چرا گزارش بنویسیم؟ میشه ما گزارش ننویسیم؟
در یک سیستم طبیعی و درست هنرمند آثار خود را بههمراه یک متن مکتوب منتشر میکند که این متن بیانگر موارد ارزشمندی است. این متن توضیح میدهد هنرمند چه دغدغههایی دارد، چه مسائلی را در ذهن داشته و چطور سعی کرده است این مسائل را حل کند. با چه مواد و مصالحی آزمون و خطا کرده و در این فرایند بینش او دچار چه تغییراتی شده. تحتتأثیر کدام تجارب زیسته آثارش را خلق کرده و منابع الهامبخش او کدام بودهاند.
در یک سیستم درست هر دانشآموز و بعد دانشجو چندین واحد درسی نگارش و نگارش خلاق میگذراند و در بیشتر دروس نظری و عملی ملزم به نوشتن گزارش هستند. این گزارشها را استاد درس میخواند و به آنها بازخورد میدهد.
در پایان، بهنظر من گزارشنویسی و ایجاد ارتباط معنیدار بهترین نوع مقاومت در برابر سلطه دوستانی است که قصد دارند سیستم معیوب خود را به ما تحمیل کنند.