توسط مجید حیدری
| یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ | 10
- خواندن این فصل تجربه آرامش بخشی بود; به این نقل قولها دقت کنید
- باید یک روز از شر «اخبار» خلاص شویم...روزنامهها حافظه ندارند: هر خبری خبر قبلی را از دور خارج میکند. هنگام پیادهروی، اخبار بیاهمیت میشوند.
- پیادهروی صدای شایعهها و گلایهها را ناگهان ساکت میکند.
- بدون شک روزی خواهد رسید که ما به نگرانیهایمان خاتمه دهیم و دیگر نگذاریم وظایف روزمره عنان ما را دست بگیرند و ما را در خود حبس کنند.
- دایم قصد انجام کاری داریم و «بودن» را به تعویق میاندازیم.
- هنگام پیادهروی هیچ کاری نمیکنید، هیچ کاری جز پیادهروی.
- در اینجا، ابدیت در یک بارقه نهفته است.
تصویر بالا راف والدو امرسون، نویسنده و فیلسوف امریکایی قرن نوزدهم هست. شهرتش بخاطر فلسفه فرد گرایی و تفکر انتقادی است. به سعدی هم علاقه زیادی داشته و در مورد حافظ هم مقاله داره. در این فصل نقل قولی از این نویسنده اومده بود: تا حد مرگ خوشحالم. در دل جنگل نیز انسان، همچون ماری که پوست میاندازد سالهای عمرش را دور میاندازد، و در هر دورهای از زندگی باشد، همیشه کودک است. در دل جنگل، جوانی ادبی است...