به نظرم من استعاره ماه و سرو از فراوانی استفاده در شعر سعدی تکراری و متکلف مینماید.
البته در نمونه زیر کمی با داستانپردازی و طنز آمیخته شده است.
ماه نتابد به روز، چیست که در خانه تافت؟ / سرو نروید به بام، کیست که بر بام رفت؟
به نظرم من استعاره ماه و سرو از فراوانی استفاده در شعر سعدی تکراری و متکلف مینماید.
البته در نمونه زیر کمی با داستانپردازی و طنز آمیخته شده است.
ماه نتابد به روز، چیست که در خانه تافت؟ / سرو نروید به بام، کیست که بر بام رفت؟
سعدی (۳۰)
شاعر معنای زیبایی به کلمه «رفتار» بخشیده است. بافت متن طوری است که خواننده کلمه «رفتار آمدهست» را میتواند در چند معنا تصور کند: ظاهر شدن، راه رفتن، عشوه کردن.
آن تویی یا سرو بستانی به رفتار آمدهست / یا ملک در صورت مردم به گفتار آمدهست
سعدی (۲۵)
شاعر نظرباز است و دختر و پسر نمیشناسد.
خوش میرود این پسر که برخاست / سرویست چنین که میرود راست
غزل شماره ۳۰۳
سروی چو نیست رونق دشت و دمن یکی است
سرو شوخ من بیا، تنها بیا، غافل بیا / مستم و بسیار مشتاقم به جان و دل بیا
با تو امشب یک دو حرف مختصر دارم بیا
غزل شماره ۵۳
صد خیابان سرو، بالا می کشد از دیده ام / در نظر دارم خیال سرو بالای تو را